اتفاق مشابهی که این روز ها در بین جوامع مختلف رخ می دهد دیدگاهی است که انسان ها نسبت به یکدیگر دارند. فاصله زیاد بین طبقات و قشرهای مختلف جامعه باعث شده است که نیاز به رشد و پیشرفت ملموس تر از گذشته به چشم آید. در این میان وجود سیستم های اطلاع رسانی جدید و سریع، همچنین پدیدار شدن شبکه های اجتماعی و رسانه های شخصی باعث عیان شدن بیشتر این تفاوت ها در بالاترین رده ها نسبت به پائین ترین اقشار دارد. به عبارت دیگر گذشته ای نه چندان دور جوان تازه بالغی که در نقاط دور از دسترس پایتخت زندگی می کرد و از قشر پایین درآمدی و فرهنگی بود، اطلاع چندانی از انسان های موفقی که رشدی انفجاری داشته و از سطح رفاه مادی بالائی برخوردار هستند نداشت. به همین سبب نیاز به رشد در این فرد کور سوی چراغی بود، که مشخص نبود کی می تواند شعله ور شود. در واقع عدم آگاهی از این موضوع، که آری به گونه ای دیگر هم می توان زندگی کرد باعث می شد انسان های مختلف به سطح زندگی موجود خود راضی بوده و سعی و تلاشی برای بهتر شدن نداشته باشند. به جز اندک افرادی که یا این رشد و ترقی افراد مختلف را از نزدیک می دیدند و یا با تفکر عمیق و با درک درست از قدرت کائنات به وسیله آموزش های مختلف می توانستند به این مهم دست پیدا کنند.

 اما امروزه با وجود انقلاب رخ داده در دنیای اطلاعات و اطلاع رسانی به سبب وجود شبکه های اجتماعی و رسانه های شخصی به وجود آمده است، تقریبا هر کس که به دنیای دیجیتال دسترسی داشته باشد از چگونگی اتفاقات روزانه افراد متفاوت با خبر است. این موضوع باعث ایجاد دو نمونه تفکر در افراد می شود:

  1. اندیشه اول در پی آنست که چگونگی آنرا درک کند. یعنی با ایجاد سوالات درست از خود و کائنات، همچنین با تحقیق و دریافت آموزش های مختلف تلاش در جهت بالابردن سطح کیفی خود به حد مطلوب می کند و هر روز از بستر های موجود مختلف خود را بیشتر و بیشتر پرورش می دهد.
  2. اندیشه دوم آنست که افسوس خورده بیشتر و بیشتر به واسطه حال بد خود به منجلاب یاس و ناامیدی فرو می رود و همین ناخوش احوال او را جلوتر و جلوتر در وادی وهم و خیال فقر خود پیش میبرد، تا آنجائی که دیگر نشانی از انسانی که میبایست شایستگی جانشین خداوند بروی زمین باشد دیده نمی شود. مگر آنجائی که به خاطر فرار از وضعیت موجود اقدامی و یا تصمیمی صورت گیرد که نجات بخش برای این انسان ها باشد.

در حالت کلی انسان از لحاظ احساسی درگیر دو حس رنج و لذت است یعنی یا برای درک لذت بیشتر و یا رسیدن به موفقیت های بیشتر انگیزه کسب می کند و این انگیزه سوخت حرکتی او می شود، و یا به خاطر  فرار از رنج موجود خود و برای رهایی از سختی هایی که ممکن است متحمل باشد دست به اقدامی در جهت تعالی خود می کند. در هر دوی این حالات باید این اتفاق را به فال نیک گرفته و از آن استقبال کرد. باید رشد و سرعت بیشتری بدان داد، چون مقوله رشد و تعالی انسانی مقوله ای جمعی است. یعنی اگر می خواهید موفقیت بیشتری داشته باشید، باید انسان های موفق بیشتری هم در کنار شما باشند.

اینگونه برای شما مثال میزنم: چرا تقاضا برای زندگی در شهر های بزرگ بیشتر از شهرهای کوچک است؟ چرا ثروتمندان در مناطق گران قیمت تر سکونت می کنند؟ اگر آرامش و آسایش و رشد هر شخص را به تنهایی بنگریم اینگونه می نمود که یک انسان ثروتمند می تواند در منطقه ارزان قیمت خانه ای بزرگ تر مجهزتر و زیباتر داشته باشد و یا زندگی در شهر های کوچک به دلیل پایین بودن هزینه های ثابت و جاری راحت تر و آسوده تر باشد و بتوان در این شرایط اسباب و لوازم بیشتر برای راحتی و آسایش تأمین کرد، در صورتی که اینگونه نیست. بلکه کیفیت آرامش و آسایش زندگی را نه فقط موقعیت جغرافیایی، بلکه سطح درک و اندیشه افراد آن منطقه تشکیل می دهد. بدین گونه که در هر منطقه به درست یا غلط انسان هایی که همجوار یکدیگر زندگی می کنند، در سطح اندیشه نزدیک به هم هستند رفتار عقاید و افکار متشابه بیشتری با هم دارند. و این مهمترین دلیل آرامش آنها می شود. زیرا که انسان موجودی معلق است و بودن در موقعیتی که افراد مشابه خود دارد می تواند تکیه گاه به ظاهر امنی برای او باشد. پس هرچه جامعه ای یکدست تر و و نزدیک تر به هم داشته باشیم اولا در آسایش بیشتری خواهد بود و دوما رشد بهتری خواهد داشت.

مثال دیگری میزنم: فرض بر آن بگیرید که شما انسان ثروتمند و موفقی هستید و محصول بینظیری را تولید می کنید، اگر تعداد افرادی که بتوانند محصول شما را خریداری کنند بالاتر برود قاعدتاٌ فروش شما بیشتر خواهد شد. یعنی بین شما و جامعه شما رابطه مستقیمی وجود خواهد داشت. به عبارتی دیگر افراد عادی اطراف شما نمی توانند مشتریان شایسته ای برای شما باشند، تا بتوانند باعث رشد شما شوند. هرچه انسان به تنهایی موفق تر باشد می تواند جامعه خود را از کوچکترین نهاد آن تا بالاترین حد آن موفق کند و هر چه جامعه موفق تری باشد می تواند تک به تک افراد خود را در سطح کیفی بالاتری نگه داشته و او را رشد دهد. نمونه این موضوع را می توانید در همه اطراف خود ببینید. خانواده هایی که همگی اعضای آن سطح تحصیلات بالائی دارند، خانواده هایی که همگی آنان سطح درآمدی بالائی دارند ، شهر هائی که سطح آرامشی همه شهروندان آن از کیفیت مطلوب تری برخوردار است و یا کشور هایی که سطح رفاه عمومی بالاتری دارند.

تا اینجا دانستیم برای موفق شدن و موفق بودن نباید به رشد و پیشرفت خود بسنده کنیم. باید این قفل را از ذهن خود و هر تعداد انسان دیگر که میتوانیم باز کنیم که، موفقیت تنها مختص برخی افراد خاص نیست و تنها آنها نیستند که می توانند خوب زندگی کنند. همه میتوانند بهترین خود باشند و اتفاقا هر چه تعداد انسان های ثروتمند بیشتر باشد، ثروت بیشتری در آن جمع (که میتواند از یک خانواده شکل گیرد و تا یک کشور را تحت تاثیر خود قرار دهد) تولید می شود، و من و شما می دانیم که ثروت تنها پول نیست بلکه هر کدام از مصادیق رزق الهی نمادی از ثروت هستند.

حالا که میدانیم چرا متقاضی برای آموزش دیدن راههای رشد و رسیدن به موفقیت زیاد شده است، می بایست بدانیم که چه اگر ما جزو همان متقاضیان هستیم چه نیاز هائی داریم و چه راه های ارتباط و اطلاعاتی و چگونه افرادی میتوانند به ما کمک کنند تا در مسیر تعالی به نحو احسن پیشرفت کرده و هر لحظه بتوانیم بهترین خود باشیم. اگر هم از آن قشر جامعه انسانی هستیم که تجربه ای داریم و یا تخصصی کسب کرده ایم و یا به موفقیت بزرگی دست یافته ایم، باید نیاز های بدانیم متقاضی ما چه نیاز هائی دارد، این نیاز ها به چه علت بوجود آمده است و از طریق همان راه که ایجاد نیاز صورت گرفته بتوانیم با آموزش های خود و با اطلاعات و راهکارهای کاربردی خود گامی برای رفع نیاز های مخاطب برداریم.

همه ما چه میخواهیم را میدانیم، چگونه خلق کردن آنرا باید یاد بگیریم.
مجله آنلاین راز خلق


شما هم میخواهید مقالۀ خود را منتشر کنید؟

آن را برای ما از طریق لینک زیر ارسال کنید

ارسال مقاله